وظایف پزشکان

0
1397
نگاهی به وظایف مختلف پزشکان
پزشک را می توان در سه حوزه عملی تعریف کرد, نخست پزشکانی که در حیطه درمان مشغول اند و سر و کارشان با بیماران است

پزشک را می توان در سه حوزه عملی تعریف کرد، نخست پزشکانی که در حیطه درمان مشغول‌اند و سر و کارشان با بیماران است. گروه دیگر پزشکانی که در حوزه مدیریت و در سطوح سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فعالیت می‌کنند و در آخر، پزشکانی که تحت عنوان پزشک خانواده شناخته می‌شوند و علاوه بر کار درمانی، ارتقا و حفظ سلامت یک جامعه را نیز بر عهده‌دارند…

از هر کدام از پزشکان، انتظار داریم که ویژگی‌هایی در آنها تظاهر داشته باشد. در خصوص گروه اول که درواقع درمان‌گرا بوده و ارتباط‌شان با فرد بیمار است، بحث احساس مسوولیت درخصوص بیمار، که بالاتر از وظیفه‌شناسی صرف بوده مطرح است. بدین معنا که پزشک باید همه تلاش خود را برای بهبود بیمار انجام دهد و این نوعی فداکاری و ایثار را می‌طلبد. مساله مهربانی و غم‌خواری نیز از دیگر خصوصیات پزشکان درمانگر است. یعنی پزشک باید توام با اجرای وظایف، غم‌خواری، دلسوزی و عاطفه را همراه کند تا بیمار احساس آرامش و اعتماد بیشتری نسبت به پزشک داشته باشد. مساله دیگر، بعد اخلاقی است که در اخلاق پزشکی نیز تعریف شده است از جمله آنکه بیمار باید از اقدامات درمانی که برایش انجام می‌شود کاملا آگاه بوده و با علم و آگاهی اختیار تصمیم‌گیری داشته باشد. بنابراین باید میان پزشک و بیمار تبادل اطلاعات انجام شود و بیمار آزادانه برای درمانش تصمیم بگیرد. پزشک نیز موظف است رازدار بوده و به آنچه مربوط به اطلاعات بیمار می‌شود، توجه کند و بالاخره اینکه توجه نماید تا روش‌های درمانی‌اش ضرر و زیان غیرمتعارف به شخص بیمار وارد نکند.

بحث دیگر، دانش و مهارت است که پزشکان باید کاملا اصول حرفه‌ای‌ را رعایت کرده و با دانش روز آشنایی داشته باشند. به دلیل آنکه دانش پزشکی هر روز در حال تغییر است، لذا باید دانش خود را به روز کرده تا بیماران از این بابت متضرر نشوند.

پزشکان نباید دچار غرور و اتکای بیش از حد به خود شوند و به سیستم نظام ارجاع توجه بیشتری نمایند. در شرایطی که لازم است بیمار خاصی به افراد دیگر ارجاع داده شود به آن توجه نموده و در همه موارد نفع بیمار را مدنظر قرار دهند.

بحث مهارت برقراری ارتباط نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. اینکه پزشک بداند مسایل را با چه لحن و روشی با بیمار و اطرافیان آن در میان بگذارد به خصوص اینکه صبر و تحمل شنیدن حرف‌ها و رنج‌های بیمار را داشته باشد.این موارد اصولی است که پزشکان درمان‌گرا باید توجه کنند.

متاسفانه در مواردی که ذکر شد، مشکلات بسیار جدی وجود دارد و کمتر در آموزش پزشکی یا ارزشیابی‌های صورت گرفته به این نکات توجه می‌شود. بسیار لازم است که بحث خصیصه‌ها و اخلاقیاتی که یک پزشک باید در برخوردش داشته باشد، عینی شوند و در هنگام اخذ امتیازات و پروانه‌ها مورد توجه قرار گیرد. این مساله به خصوص همکاری ویژه‌ای میان دانشگاه‌ها، نظام پزشکی و انجمن‌های علمی را می‌طلبد.

 پزشکان مدیر

پزشکان مدیر علاوه بر اینکه باید از دانش و مهارت لازم برای وظیفه خود برخوردار باشند، باید اصل عدالت را که بسیار اصل مهمی است، رعایت نمایند و برنامه‌ریزی‌های خود را به سمتی سوق دهند که گروه‌های محروم جامعه بیشترین نفع را از سیاست‌ها ببرند. امروزه در سطح جهانی بحث عدالت در سلامت به مفهوم اینکه سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ها متوجه گروه‌های پرخطر و آسیب‌پذیر مانند حاشیه‌نشین‌‌های شهرها، روستاییان، اقلیت‌های قومی، کودکان، زنان و سالمندان شود، اهمیت زیادی دارد و خوشبختانه در سال‌های اخیر در وزارت بهداشت توجه زیادی به آن شده. امروزه پزشکان بسیاری هستند که در حوزه‌های اقتصاد و برنامه‌ریزی تحصیل‌کرده و برنامه‌ها را به نحو مطلوب تری تعیین می‌کنند.

در سازمان جهانی نیز تلاش می‌شود که در بحث عدالت در سلامت، خدمات بیشتر به افرادی ارایه شود که مشکلات اجتماعی و اقتصادی آنها بیشتر از دیگران است و البته انتظار می‌رود که در سال‌های آینده ما نیز شاهد اصلاح بی‌عدالتی‌ها در سلامت باشیم. به عنوان مثال، اختلاف شاخص‌هایی که بین شهرها و روستاها و همچنین بین طبقات محروم و برخوردار وجود دارد.

 پزشکان خانواده

بحث پزشکان خانواده که چند سالی است در نظام مراقبت‌های کشور تعریف شده، شامل پزشکانی است که جمعیت معینی را تحت پوشش قرار داده و مسوول سلامت آن جمعیت هستند.

مساله‌ای که در رابطه با این گروه اهمیت دارد، این است که این گروه از پزشکان باید هم جامع‌نگر و هم جامعه‌نگر باشند. جامع نگر از آن جهت که باید خدمات‌شان را در حوزه‌های ارتقا، پیشگیری، غربالگری، درمان و توان‌بخشی متعادل کنند و صرفا به کار درمان نپردازند. این افراد باید به خدماتی که در حوزه ارتقا و پیشگیری از بیماری‌هاست توجه خاصی داشته و خدمات شان را روی عوامل خطر بیماری‌زا متمرکز نمایند.

جامعه‌نگری نیز به این معنا که برای انجام کارها به صورت جامع، باید هم به مشکلات جامعه توجه نمایند و هم خود جامعه را در حل مشکلات دخالت دهند. چرا که اگر بخواهیم در پیشگیری موفق باشیم، می‌توانیم ازخود مردم بیشترین استفاده را نماییم. نقش انجمن‌ها، اجتماعات سنتی، دانش‌آموزان، زنان و اجتماعات مذهبی در تامین سلامت جامعه و اثربخشی و کاهش هزینه‌ها اثبات شده است. البته این گروه از پزشکان باید از قدرت برقراری ارتباط بالایی برخوردار باشند تا بتوانند همکاری‌ سازمان‌های دیگر را که اثرگذار بوده، جلب نمایند، به خصوص آموزش و پرورش می‌تواند یار مناسبی برای پزشکان خانواده باشد و در کنار سازمان‌هایی مانند تربیت‌بدنی و یا بخش‌داران، فرمانداران و شهرداران بیشترین تاثیر را در جامعه داشته باشند.

شاید نقش پزشک خانواده برای ارتقای سلامت جامعه از پزشکانی که صرفا کار درمانی یا مدیریتی می‌کنند، بیشتر باشد. به همین دلیل در سال‌های اخیر با توجه به گران‌ شدن تکنولوژی پزشکی و گسترش شیوه‌های زندگی ناسالم در جامعه به خصوص جوامع شهری، رویکرد پزشک خانواده بسیار مورد توجه قرار گرفته و وزارت بهداشت نیز مصرانه به دنبال پیاده کردن طرح پزشک خانواده در شهرها به خصوص حاشیه شهرهاست. در کنار پیاده کردن این طرح، توجه به ابعاد مهارتی پزشک و ابعاد اجتماعی و ارتباطی پزشک ضروری است.

دانش پزشکی تنها به اطلاعات و مهارت فنی ختم نمی‌شود، بلکه پزشک باید دارای دانش و مهارت‌های ارتباطی همراه با رحمت، عطوفت و اخلاق باشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه